سابقهی دیرینهی نوروز که جشن سال نوی ایرانیان است، یادگاریست بهجامانده از دوران باستان. با اینهمه بازنمایی چنین سنت کهنی در تاریخ نقاشی ایرانی سهم چندانی نداشته است. البته الگوهایی از حجاریهای درخشان بر دیوارههای تختجمشید تا نمونههایی از دیوارنگاره و نگارگری عهد صفویان علاقه و تمایل به تصویر کردن این امر باستانی را یادآوری میکند. با این حال شاید بیشترین توجه به بازنمایی آئین و مناسک نوروزی را هنرمندان قاجاری در نقاشیهایشان ابراز کرده باشند که از صف سلامهای نوروزی تا نشان دادن عناصر نمادین سفرهی هفتسین را دربرمیگیرد.
به گواه روایتهای تاریخی هم این عناصر هفتگانهی سفرهی نوروزی با حروف اولیهی «سین» پیشینهی تاریخیِ بسیار قدیمی نداشته و پدیدهایست که از دورهی قاجار به این صورت باب شده است. ناگفته نماند این سنت دیرین که از گذار روزهای پرتلاطم جغرافیای ایران تا امروز باقی مانده و دلبستگیِ فرهنگی ملتی به این آئین را خاطرنشان میکند، همواره مخالفانی هم داشته که آن را آئینی مذموم و ناپسند دانسته و سعی در جایگزینی آن با رسوم مذهبیِ اسلامی داشتهاند.
کندوکاو در نقاشی معاصر ایران نیز آثار انگشتشماری از این رویداد را عیان میسازد که خصلتی غیرتزئینی را دربرگرفته و با بیانی بدیع، موضوع نوروز را دستمایهی نقاشی کرده باشد.
یکی از آثار قابلتوجه و متفاوت که رفتاری مدرنیستی با این پدیدهی فرهنگی را ابراز میدارد، تابلوی نقاشیای است از لیلی متیندفتری. این نقاشی در پنج لَت فرآیند رشد و سبز شدن سبزهای نوروزی را نشان میدهد. در سه لَتِ بالایی از چپ به راست مراحل رویش سبزه را میبینیم و دو لَت پایینی یکی سبزهای است که کامل به بار نشسته است و آن یکی امواج آبی رنگی که تداعیگر جنبش سطح آب است. هر یک از این پنج لت نقاشیشده زمینهای سفیدرنگ دارد بیآنکه به عنصر دیگری در پسزمینه اشاره کند.
لیلی متیندفتری یکی از نقاشان مهم نسل نوگرای ایران است که بیشتر آثار او را با عناصری از طبیعتِ بیجانها و آدمهای خشک و جدی در قابهای عمودی میشناسیم. او پیوسته با دقتی وسواسگونه و حساسیتی موشکافانه به محیط پیرامونش توجه داشته است.
رویاروییِ متیندفتری با اشیای بیجان و اغلب تکرارشونده در نقاشی، نقطهی مقابل آن سنت نقاشیِ چیدمانی است که از نقاشان طبیعتگرای مکتب کمالالملک به خاطر داریم. او با ارائهی تصویری مطبوع و ملایم از اشیاء گویی ما را به شناختی هستیشناسانه از آنها مواجه میکند. درواقع نقاش از این کیفیت تغزلیِ کمینهگرا وام میگیرد تا بینندهاش را به فهم چیزی ورای آن لایهی رویی سوق دهد. از این رو در این اثرِ بدون عنوان نیز او با پرهیز از هرگونه جلوهگریِ ظاهری، درونمایهی فلسفیِ نوروز و روز نو را به میانجی یکی از عناصر نمادین سفرهی هفت سین نشان میدهد. نمایش فرآیند رشد سبزه و قرارگرفتن این پنج لَت کنار یکدیگر بهنوعی کاملکنندهی مفهومی انضمامی است که با تماشای آن به دست میآید. تلاقیِ آب و دانهی گندم و رویش دوبارهی زمین، ویژگی انکارناپذیر هستی است که نقاش با به تصویر کشیدن مراتب رشد سبزهی نمادین بار دیگر پاسداشت زندگی را خاطرنشان کرده و از این رهگذر خدایان و ایزدبانوان حیاتبخش را فرا میخواند.
تاریخ اثر به سال ۱۳۵۶ قید شده و ابعاد هر یک از لَتهای نقاشیشده حدودا ۴۹ در ۵۰ است.