icon
icon
41
icon
12 آذر 1404
41
12 آذر 1404
روز زن، طرح از الناز نیکنام
shurum enlarge
روز زن، طرح از الناز نیکنام
روز زن، طرح از الناز نیکنام
shurum enlarge
روز زن، طرح از الناز نیکنام
41
icon
12 آذر 1404
41
12 آذر 1404

یک انتظار شاعرانه

نازیلا دلیرنیا

روز اول فروردین امسال، پروانه اعتمادی؛ نقاشی از نسل طلایی نقاشان تالار قندریز، از دنیا رفت. در آن هیاهوی سال نو مثل خیلی خبرهای دیگر از کنار این خبر گذشتم، تا اینکه تابستان به نمایشگاه «به گزارش زنان» موزه ی هنرهای معاصر رفتم و آنجا نقاشی ای از آن نقاش...

یک انتظار شاعرانه

تن

فاطمه محقق

بدنم کجاست؟ دست هام؟ پاهام؟ چشمم؟ من محو شده ام در تنم و تنم در وطنم جایی ندارد. خودم را توی آینه مرور می کنم: دست هام، پاهام و چشمانم نیستند، هیچ کدام سر جایشان نیستند. مرور می کنم؛ این دست ها؛ این دست ها که تو را در آغوش...

تن

پر خانم، از ساحل خزر تا کتابخانه‌ی مونترال

مریم عظیم‌‌‌‌زاده‌ی ایرانی

دو شب پیش از آنکه از مراسم یادبود پروین خانم - یا به قول دختر بزرگش، پر خانم - در کتابخانه ی ایرانیان مونترال باخبر شوم، خوابش را دیدم. آن موقع هنوز نمی دانستم که صبح روز بعد از دیدن این خواب، او برای همیشه از آن تخت کوچک و...

پر خانم، از ساحل خزر تا کتابخانه‌ی مونترال

مانیفست خستگی

آیدا کریمی

صدای پشت تلفن که پرستار دخترم است می گوید: «آیدا خانم، دمای دانا 37،6 شده.» دومینو دارد شروع می شود. خیلی وقت ها داستان ها روایت آدم هایی است که با چنگ ودندان جنگیده اند. من هم با چنگ ودندان جنگیده ام، اما این روایتِ وادادن من است؛ مانیفست خستگی...

مانیفست خستگی

شناگر قابل

ندا علیدوستی

به خودم در آینه خیره می شوم، دستی به گونه ام می کشم، باورم نمی شود که چقدر شبیه یک زن میان سال شده ام. با اینکه سعی می کنم لباس هایم را جوانی تر از خودم انتخاب کنم، ولی همچنان خیلی میان سالم و خیلی مامان. از خودم می...

شناگر قابل

زندگی و جایِ خالیِ بعضی چیزها

مرضیه اعتمادی

نوزاد یک روزه ی لُختی روی تخت احیا خوابیده بود. لوله ی کلفتی از گوشه ی تخت کشیده شده بود و تا دهانش می رسید. به دست وپایش سیم های نازک مشکی و قرمز وصل بود. در عکس به نظر ریز نمی آمد و تمام اعضا و جزئیات بدن یک...

زندگی و جایِ خالیِ بعضی چیزها

زندگي براي اولين بار

هانیه کسائی‌فر

حالا پانزده سال مي گذرد از آن روز بيست و هفت سالگي ام كه با شكم اندكي برآمده براي چكاپ هفتگي آخرهاي بارداري ام رفته بودم دكتر. هفته ي سي وشش بارداري بودم. دكتر وضعيتم را بررسي كرد و گفت: «دو هفته ي ديگه بيا برش دارم.» يكه خوردم از...

زندگي براي اولين بار

زخم نوباوه

مولود عکاف‌زاده

شاید در ظاهر و از دور رها و منعطف به نظر برسم، ولی متأسفانه دچار یبوست مزمن فکری ام و تاکنون تقریباً طبق همان برنامه ای که در دوازده سالگی برای زندگی ام ریخته ام، قدم برداشته ام. نوجوانی بودم خیال پرداز، پر از آرزوها و رؤیای رسیدن به یار...

زخم نوباوه

روزی که دوباره زن شدم

زهره شکراللهی

بعد از ازدواج از بس شنیده بودم: «زنی که شوهرش را خانه دار نکند، زن نیست.» به زن بودن خودم شک کرده بودم. این چه صدای زهرآلودی بود که تا از خواب برمی خاستم توی جانم می پیچید؟ صدای غرغر از توی آشپزخانه ی مادرشوهرم بود که خفه ام می...

روزی که دوباره زن شدم

برای نفس‌هایت

مائده جوادیار

اگر ترم بعدی هم دفاع نکنی؛ برایت اخراجی می زنند. پیام را می خوانم. نه یک بار که هزارویک بار. اخراج. از پسِ هزارودومین بار گوشی را روی تخت پرت می کنم. نور صبحگاهیِ نرمی که روی تخت اتاق افتاده است، گوشی را همچون شیء مقدسی نمایان می کند. چند...

برای نفس‌هایت

پایان

مریم غیاثی

پوسته ی خالی زرورق مانند قرص را بین انگشتانم مچاله می کنم و پرتش می کنم گوشه ی اتاق. قرص گرد و سفید را کف دستم می گذارم و برای مدتی نگاهش می کنم. چطور ممکن است قرصی به این کوچکی، بتواند چنین کاری با ذهن یک آدم بکند؟ قرص...

پایان

سکوت

زیدی اسمیت

شاید کمی اغراق آمیز به نظر برسد، اما سکوتی عمیق در وجودش شکل گرفته بود، سکوتی که بی صدا و تدریجی رخنه می کرد. گاهی در مکان ها و موقعیت هایی خاص، این سکوت نه تنها غریب نبود، بلکه خوشایند هم بود؛ مثلاً در پیاده روی های طولانی، وقتی کسی...

سکوت
گردآورندگان
هانیه کسائی‌فر
الهه دوستی
لیلی اشتیاق
پژمان طاهرخانی
فاطمه محقق
مریم غیاثی
مریم عظیم‌‌‌‌زاده‌ی ایرانی
مائده جوادیار
زهره شکراللهی
مولود عکاف‌زاده
مرضیه اعتمادی
ندا علیدوستی
آیدا کریمی
الناز نیکنام
حمیدرضا امیرى‌متین
مهرا مهندس‌نیا
علیرضا محمدى
فاطمه روحانى
فرناز کامیار
رامین رادمنش
نازیلا دلیرنیا
icon

هر کسی در سینه داستانی برای روایت دارد

ما را دنبال کنید
linkedintwittertelegraminstagram
پادکست شوروم
youtubespotifyapplecastbox
icon

هر کسی در سینه داستانی برای روایت دارد